بسیاری از افرادی که اقدام به فعالیت در بورس میکنند، بر پایه تجربیات مستمر خود دانشاندوزی میکنند. این دانشاندوزی گاه به قیمت تمام سرمایه زندگی فرد تمام میشود. این مجموعه نکته برداشتی آزاد از مجموعه تجربیات، مقالات و کتابهایی است که سعی در توصیف عملی و نه علمی صرف، از بازار سرمایه دارند. چنین نکاتی اهمیتی مشابه آموزههای تئوریک و دانشگاهی دارند، زیرا آموزش دانشگاهی مسئلهای مهم و دارای اهمیت فوقالعاده است اما همگان به این موضوع اعتقاد دارند که صرف آموزشهای دانشگاهی نمیتوانند از افراد، معاملهگر یا سرمایهگذار موفق در بازار سرمایه بسازند. ازاینرو، دانستن نکاتی از تجربههای عملی بازار سرمایه میتوانند نقش مؤثری در ارائه «فوت آخر کوزهگری» داشته باشند.
بسیاری از افراد، زمانی که سهمها را خریداری میکنند و با زیان مواجه میشوند، تلاش میکنند با خرید سهام در قیمتهای کمتر، بهای تمامشده خود را کاهش داده و زودتر از شرایط زبان خارج شوند؛ اما این روش چالشبرانگیز است. خرید سهام بیشتر، درحالیکه سهام در حال کاهش قیمت است یا امید کمی برای رشد آن در کوتاهمدت وجود دارد، به زبان شما میافزاید.
از خود بپرسید آیا حاضرید در این قیمت آن سهام را بخرید؟ این یک نشانه خوب از این مسئله است که آیا قیمت سهام به مرحله فروش رسیده است یا خیر؟ پس اگر قیمت یک سهم رو به افزایش است و تردیدهایی در مورد نگهداشتن یا فروش این سهام دارید، پرسش فوق میتواند برای شما راهگشا باشد. یادتان هم باشد باور داشتن به این نکته که دیگران یا بازار، احمق هستند نیز فرضی متکبرانه است.
یک فعالیت دائم برای سرمایه گذاران، تلاش برای انتخاب سهام است. سرمایه گذاران حرفه ای هر روزه ساعت های متمادی را برای بررسی سهام و انتخاب سهام مناسب برای پرتفوی خود صرف می کنند. همین امر ایجاب می کند فردی که می خواهد یک سرمایه گذار حرفه ای شود، مدل استراتژی و تاکتیک خاص خود را در این بخش به دست آورده و در خلال سالها فراز و فرودهای بازار، آن را حک و اصلاح کند. اما اغلب سرمایه گذاران چنین نمی کنند. آنها برای انتخاب سهام، بیشتر متکی به شنیده های خود هستند.
همانگونه که در فصل بهار میوههای فصل پاییز در دسترس نیست، در یک بازار نیز زمان رکود یا صعود، نقش مؤثری در آنچه معاملهگران به دست میآورند، دارد. رصد زمان بازار مهمترین کاری است که میتواند به موقعیت مناسب برای معاملهگران منجر شود. خریدهای گسترده در بازار رکودی و فروشهای گسترده در بازار صعودی میتوانند نتایج نامناسبی را برای شما به همراه آورند.
برای حصول به پول و ثروت، ریسک کردن در یکرشته تخصصی الزامی است، اما پس از حصول به ثروت میبایست آن را از طریق تنوعبخشی از گزند ریسک دور داشت. ازاینرو، در بازار سهام همواره مترصد فرصتهای کسب پول باشید؛ اما پس از به دست آوردن آن، از طریق تنوعبخشی به پرتفوی و حتی تنوعبخشی از طریق سرمایهگذاری در دیگر زمینهها، نظیر ذخایر ملک و ارز، پول حاصلشده را پایداری بخشیده و آن را حفظ کنید.
در هر مرحله بیتوجهی به تصمیمهای درست میتواند زیان هنگفتی را به بار بیاورد. بنابراین، این یک توصیه روانشناسی است که اگر از بروز چیزی نگران هستید یا از نتیجه تصمیم خود مضطرب شدهاید، بلافاصله در مورد آن فکر کنید و قبل از دیر شدن تصمیم دیگری برای آن بگیرید. بنابراین، هرگز در دام اعتمادبهنفس ناشی از موفقیتهای گذشته خود نیفتید و به یاد داشته باشید همهچیز بهسادگی میتواند تغییر کند و دارایی که شما با سختی جمعآوری کردهاید بهسادگی از بین برود.
در ورای نگرانی گسترده در قطعه آخر بازار گاوی، بازار نزولی در انتظار سرمایهگذاران است. جایی که قیمتها رو به کاهش میگذارند و همهچیز در بازار به رنگ قرمز درمیآید و این جایی است که امیدها رفتهرفته رو به افول میگذارد. این امر البته یکشبه رخ نمیدهد؛ بسیاری از معامله گران همچنان به امید اصلاح اندک قیمتها و رسیدن آن به کف، خریدهایی را در بازار انجام میدهند، اما هر بار پس از رشدی اندک، بازار بار دیگر رو به کاهش میگذارد و قیمتها فرومیریزند.
بهترین فاکتور برای تصمیمگیری در بازار، زمان است و در زمان مناسب بهسادگی میتوان به سود مناسب دستیافت. بهطور خلاصه میتوان این فلسفه را در این جمله خلاصه کرد که «وقتی قطار بیاید همه سوار میشوند»، پس به دنبال قطارهای در ایستگاه و آماده حرکت باشید.
فکر دائمی رسیدن به نقطه آخر ثروت همیشه با افراد است و در این میان کم نیستند افرادی که به دنبال شکست بازار و غلبه بر آن هستند. در واقع هدف نهایی آنها پیروزی در همه معاملات و کسب سود از آنهاست. این امر امکان پذیری کمی دارد، هرچند ممکن است برای یک معامله گر با تجربه و البته شاید یک معامله گر خوش شانس، برای مدت طولانی پیروزی های متوالی امکان پذیر باشد، اما بازار قابل شکست نیست.
رخداد زیان در بازار سهام نهتنها غیرعادی نیست، بلکه طبیعی است. اکثر معاملهگران همواره در درصدی از انتخابهای خود دچار اشتباه میشوند و میزان این اشتباه به تجربه و شرایط بازار بستگی دارد. عموماً از هر پنج انتخاب معاملهگران یکی بازدهی مناسبی را در یک بازار متعادل ندارد. این میزان برای معاملهگران تازهکار حتی تا چهار معامله اشتباه در هر پنج معامله نیز میرسد. ولی این امر به معنای آن نیست که نمیتوان در بازار موفق شد، مشروط بر آنکه بدانید چه میکنید، آنچه در بازار مهم و یک اصل است، فقط این است که سود شما باید بیش از زبانهایتان باشد.
بازار سهام در دورههای مختلف اقتصادی معمولاً سه حالت کلی دارد. رکود یا خرسی، صعود یا گاوی و متعادل بیشتر سرمایهگذاران در عمر فعالیت خود در این دورههای مختلف زمانی قرار میگیرند. در بازار صعودی و گاری، مراقب نگرانی که در پشتصحنه بازار در میان حرفهایها در حال شکلگیری است، باشید و به یاد داشته باشید خوشامدگویی کارگزار و تأمین اعتبار آنها، هزینههای سنگینی برای شما خواهد داشت، اگر آخرین مهمان ضیافت دوره صعود بازار باشید.
این قانون میگوید اگر تورم کاهش یابد، آنگاه بازدهی بازارها نیز کاهش مییابد و در بازار سهام P/E بهعنوان سند بازده سهام، رو به افزایش میگذارد. در این حالت قانون میگوید که سرمایهگذاران آماده هستند میزان بازدهی کمتری را در زمان بیشتری بپذیرند.